شاید بهتر باشد بحث حسابداری ذهنی را با مثالی شروع کنیم. فرض میکنیم شما به تماشای یک فیلم رفتهاید. بهمحض اینکه وارد سالن میشوید دست به جیب میبرید و متوجه میشوید که بلیت تماشای فیلم را گم کردهاید. ازقضا رسید پرداخت هم ندارید و حالا اگر بخواهید فیلم را از دست ندهید، بایستی دوباره بهای آن را بپردازید! اگر مانند اغلب مردم باشید، احتمالا دوباره برای خرید بلیت پول میپردازید اما اینکه امشب بهجای ۲۰ هزار تومان، ۴۰ هزار تومان هزینه کردهاید، فکرتان را مشغول میکند!
حالا بیاید سناریو را برعکس کنیم. شما برای تماشای یک فیلم به سینما میروید. همانطور که در صف تهیهی بلیت در انتظار هستید متوجه میشوید که ۲۰ هزار تومان از پولتان را در مترو گم کردهاید. ناراحت میشوید، اما آیا این بر تصمیم شما برای خریدن بلیت تأثیری میگذارد؟ باز هم اگر مانند اغلب مردم باشید، احتمالا به آن ۲۰ هزار تومان فکر میکنید، اما در تصمیم شما برای خرید بلیت تأثیری نخواهد داشت.
روانشناسان تحقیق جالبی پیرامون این مسئله انجام دادند. آنها دریافتند که تنها ۴۶ درصد از کسانی که بلیتشان را گم کردهاند تمایل دارند بلیت جایگزین تهیه کنند؛ درحالیکه ۸۸ درصد از کسانی که مقدار معادلی پول گم کردهاند همچنان تمایل دارند برای تماشای فیلم بلیت تهیه کنند. ازآنجاکه پول گمشده با بلیت گمشده ارزش مالی برابری دارد، بایستی واکنش نسبت به این دو موضوع نیز یکسان باشد! پس دلیل اینکه مردم در برابر گم کردن پول و گم کردن بلیت دو رویکرد متفاوت اتخاذ میکنند، چیست؟
فرمت :PDF
تعداد صفحه : 5